آیا باز کردن سر صحبت سخت است؟
همانطور که می دانید برای اینکه خودتان را در بین اجتماع مطرح کنید نیاز دارید که اندکی از روابط عمومی سر در بیارید تا به این شیوه بتوان اعتماد به نفس خود را تقویت نمود.
همچنین این نکته را از یک دوست سایت باشعوری به یاد داشته باشید که اگر بخواهید در میان اجتماع کم رویی کنید و به اصطلاح صمم بکم باشید رفته رفته با سرعت خیلی بالا کم رنگ خواهید شد حتی اگر در مقابلشان هم ظاهر باشید. یعنی در واقع هستید اما نیستید.
اما زمانی که با اعتماد به نفس مشغول صحبت کردن با یک نفر باشید پس از ۵ ثانیه متوجه خواهید شد که افراد زیادی محو سخنان شما شده اند. بله قدرت بیان و سحنوری را هیچ وقت فراموش نکنید و چه بسا بسیاری از افراد نون زبانشان را می خورند.
اما از بحث که زیاد دور نشویم می رویم سراغ اصل مطلب یعنی: باز کردن سر صحبت ، بسیاری اوقات برایمان پیش آمده که برای اولین بار در بین یک جمع ظاهر شده ایم یا اینکه نزد شخصی نشسته اید که اصلا او را نمی شناسید و فکرتان به هزاران درب می کوبد تا شاید یک موضوع برای شروع مکالمه را اغاز کند در اینجاست که برایتان سوال می شود چطور سر صحبت را باز کنیم ؟
چطور سر صحبت را باز کنیم ؟
نمی دانیم شما هم در چنین مخمصه هایی گیر کرده اید یا نه. مخمصه هایی که بیشتر شبیه یک دوراهی هستند. دوراهی هایی که تصمیم گیری را برای شروع یک گفتگو جذاب مشکل می سازند و قبل از این که سر صحبت باز شود همه چیز خاتمه می یابد. آن دسته از کسانی که معمولا شروع یک مکالمه برایشان نظیر استرس ناشی از سخنرانی ترسناک تر از پریدن از ارتفاع یا هر کار سخت دیگری است.
اما خوشبختانه باید به استحضار شما دوست عزیز برسانم که این شما هستید که موقعیت را دشوار می سازید و با کمی خونسردی می توانید قفل این درب را باز کنید پس در ادامه با ما همراه باشید و ۰ تا ۱۰۰ باز کردن سر صحبت را مثل یک لقمه قورت دهید.
۱ – ابتدا به ترستان غلبه کنید
تربیت ما در کودکی باعث شده که از باز کردن سر صحبت با دیگران خودداری کنیم.وقتی کودک بودیم،پدر و مادرها به ما یاد دادهاند که با غریبهها حرف نزن!
بچه که بودیم این پیام به دردمان میخورد،چون اینطوری امنیتمان حفظ میشد.با این روش، کسی نمیتوانست گولمان بزند و از ما سوءاستفاده کند.
دلیل دیگر این است که بیشتر ما از ترس مواجهشدن با بیاعتنایی، سر صحبت را باکسی باز نمیکنیم.این ترس، نمیگذارد که با آدمهای جدید ارتباط برقرار کنیم.
برای غلبه بر ترس، لازم است که کمی خطر کنیم. خطر کردن بخشی از زندگی ماست.پس به خودمان یادآوری کنیم که اگر کسی که او را نمیشناسیم به ما محل نگذارد، چه اهمیتی دارد؟
لازم است بپذیریم که همانطور که ما از همه آدمها خوشمان نمیآید، باقی انسانها هم حق دارند از ما خوششان نیاید. پس اگر کسی به ما محل نگذاشت زیاد بزرگش نکنیم و به خودمان نگیریم.
بنابراین حتی اگر خجالت میکشیم، بازهم پا پیش بگذاریم. سعی کنیم از این به بعد به غریبه ها به چشم مردمی نگاه کنیم که میتوانند تجربیات جدیدی را به ما اضافه کنند، نه به چشم کسانی که باید از آن ها بترسیم.
۲ – خودتان را معرفی کنید
حتماٌ برای موقعیت های مختلف که قرار است با افراد جدید ارتباط برقرار کنید و صحبت را شروع کنید برنامه داشته باشید. یک سوالی که ممکن است از شما پرسیده شود این است: « شغل شما چیه؟» . در جواب این سوال اگر دوست دارید ارتباطتان شکل بگیرد، طوری پاسخ دهید که جواب تان سوالهای بیشتری در ذهن طرف مقابل ایجاد کند.
مثلا به جای آن که بگویید من معلم هستم، بگویید: «من کاری انجام می دهم که واقعاً به آن علاقه مند هستم، چون به افراد کمک می کنم که رشد کنند و…» در حقیقت در مخاطب کنجکاوی ایجاد کنید .تا سئوالات بیشتری هم بپرسد.
۳ – از یک اظهار نظر یا سوال ساده شروع کنید
افراد درونگرا، انسان های خجالتی و کسانی که تقریبا در شکل گیری یک رابطه دوستانه و نزدیک سردتر از بقیه عمل می کنند بر خلاف تصور ما به دنبال دستاویزی برای برقراری ارتباط هستند؛ اما چون هرگز در یافتن این دستاویز موفق نمی شوند عملا انسان هایی غیراجتماعی و منزوی به نظر می رسند.
شاید یک اظهار نظر ساده بتواند تمام حاشیه های احتمالی یاد شده را خاتمه دهد. مثلا اگر در رستوران هستید و به دنبال گفتگو با یکی از همکاران یا افرادی که اتفاقا سر یک میز به همراه شما حضور دارند می باشید می توانید با همین جمله ساده شروع کنید: امروز چه قدر غذا خوشمزه تر به نظر می رسد!
در چنین مواردی شک نکنید دیگران هم برای شکل گیری مکالمه تلاش خود را به کار می بندند و مکالمه شما گاهی صمیمی تر از آن چه که تصور کنید خواهد شد. پیشنهاد می کنیم در این لحظات برای برقراری بهتر رشته اتصال خود با مخاطب مثبت اندیش باشید.
مثلا نظرات مثبت و دلگرم کننده ای درباره طعم غذا، اوضاع سرویس دهی و …ارائه دهید. همچنین اگر در موقعیت های مختلف هستید می توانید از تکنیک های ذیل کمک بگیرید:
میتوانم کمکتان کنم ؟
با کمک کردن میتوانید یک ذهنیت مثبت از خود به وجود بیاورید. اما یادتان باشد در کمک کردن به دیگران اصرار نورزید که ممکن است اصرار بیش از حد شما موجب ایجاد حس بد در طرف مقابل شود و با احتیاط با شما برخورد کند. پس با عباراتی مانند میتوانم به حمل چمدانتان کمک کنم؟ برایتان آسانسور را نگه دارم؟ و… شروع به ایجاد یک مکالمه کنید.
چه لباس شیکی دارید!
افراد در مقابل ایجاد ارتباط با افراد جدید یک گارد ذهنی دارند تمجید یک روش خوب برای از بین بردن این گارد است. پس با تمجید کردن مانند چه لباس شیکی دارید؟ چه خودکار و یا حلقه زیبایی دارید و سوال هایی از این دست یک مکالمه را شروع کنید.
نظرتان درباره فیلم چه بود؟
در مورد مسایلی که میدانید برای طرف مقابل هم مهم است و علاقه دارد درباره آن صحبت کند نظرسنجی کنید. نظرتان درباره همایش یا فوتبال چه بود؟ داشتن موضوع مشترک با فرد مقابل یک امتیاز مهم در ادامه دار بودن بحث است. البته سعی کنید در مورد موضوع مورد نظر دانش و اطلاعات کافی داشته باشید.
هومن را شما میشناسید؟
در دنیای مجازی شبکه های اجتماعی دوست های ما را بررسی و افراد غریبه ای را که دوستان مشترکی با آنها داریم را به ما معرفی می کنند. از این روش در دنیای واقعی هم میتوان استفاده کرد و با افراد غریبه به دنبال آشنایان یا دوستان مشترک گشت. آیا شما پسرعمو من را میشناسید؟ آیا شما از دوستان بهراد هستید؟ این سوال هایی است که با آن میتوانید دوستان مشترک خود را بیابید.