بیوگرافی جرج آر آر مارتین
جرج آر آر مارتین یکی از نویسنده های موفق آمریکایی بوده که اکثر رمان هایش به سبک وحشت و علمی تخیلی روانه بازار شده است و اما از همه مهم تر اینکه ، این نویسنده خوش نام توانسته است رمانی ماندگار و پر مخاطب را به نام ترانه یخ و آتش به تحریر در آورد.
شاید باورتان نشود اما ناگفته نماند که به دلیل شباهت عجیب مجموعه ترانه یخ و آتش به فیلمنامه ، نهایتا در سال ۲۰۱۱ مجموعه سریالی با نام بازی تاج و تخت (Game Of Thrones) در شبکه HBO پخش شد که همین سریال به تنهایی رکورد دار سریال های تاریخ سینما شد.
جورج آر آر مارتین به انگلیسی George R. R. Martin در واقع نام کامل وی جرج ریموند ریچار مارتین می باشد که اکثرا در آثارش با مخفف GRRM معروف بوده است. وی در ۲۰ سپتامبر ۱۹۴۸ در منطقه بایون نیوجرسی و در خانواده ای ۴ نفره پا به عرصه گذاشت نام پدرش که یک باربر لنگرگاه بود ریموند کالین مارتین و نام مادرش مارگارت برادی مارتین بود جرج دو خواهر هم به نام های دارلین و جنت دارد.
لازم به ذکر است، جورج مارتین در سال ۱۳۹۲ امتیاز ترجمه و نشر آثارش به زبان فارسی را به میلاد فشتمی و نشر بهنام واگذار کرد. از آثار این نویسنده تاکنون رمان رویای تب آلود به زبان فارسی در ایران منتشر شده است.
جرج آر. آر. مارتین کار حرفهای خود را از سینما آغاز کرد و سال ۱۳۶۶ در ۳۹ سالگی در فیلم Nightflyers به کارگردانی Robert Collector به عنوان نویسنده فعالیت داشته است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مانند داستان سریال گیم اف ترونز، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برایش محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون Catherine Mary Stewart، Michael Praed، John Standing و Lisa Blount را تجربه کرد.
زندگی شخصی جورج آر آر مارتین
در اوایل دهه ی ۷۰ مارتین درگیر رابطه ای با نویسنده ی علمی- تخیلی/فانتزی همکار لیسا تاتل (Lisa Tuttle) بود که با او مشترکا بندرگاه بادخیز (Windhaven) را نوشت.
در پی حضور در کنگره ی علمی تخیلی ساحل شرقی، او با همسر اولش گیل بورنیک آشنا شد؛ آنها در ۱۹۷۵ ازدواج کردند، اما این ازدواج بدون فرزند در ۱۹۷۹ به طلاق انجامید.
مارتین از ۱۹۷۹ در سانتا فه نیومکزیکو (Santa Fe, New Mexico) ساکن شده است؛ او در ۲۰۱۳ سینمای جین کوکتئو در سانتا فه که از ۲۰۰۶ بسته شده بود، خرید تا با تعمیر و بازسازی این سینمای برجسته ی سانتا فه آن را به عنوان سالن تئاتر رویدادهای فراگیر و خاص به نهایت کارکرد برساند.
بیوگرافی جرج آر آر مارتین به گونه ای بوده که در ۱۵ فوریه ی ۲۰۱۱ با معشوقه ی (Paramour) بلند مدت خود پاریس مک براید در طی جشنی کوچک در خانه شان در سانتا فه ی نیومکزیکو ازدواج کرد؛ این زوج حلقه های ازدواج الهام گرفته از فرهنگ سلتیک (Celtic) که توسط صنعتگران محلی برای آنها ساخته شده بود، رد و بدل کردند.
دوستان محلیشان نیز حاضر بودند و به آن ها در برگزاری جشن یاری رساندند. در ۱۹ آگوست ۲۰۱۱ در رینوویشن شصت و نهمین کنگره ی جهانی علمی تخیلی (۶۹th World Science Fiction Convention) در رینوی نوادا (Reno, Nevada) آنها جشن ازدواج و ضیافت بزرگی برای گروه بزرگتری از دوستانشان در زمینه های فانتزی و علمی تخیلی ترتیب دادند.
مارتین حسابی کاربری در لایو ژورنال (شبکه ای اجتماعی در روسیه که کاربران می توانند وبلاگ، ژورنال یا خاطرات روزانه در آن داشته باشند.) به نام «این یک وبلاگ نیست» دارد که درباره ی کارهایش و موضوعات غیرمرتبط مختلفی همچون سیاست و لیگ حرفه ای فوتبال آمریکایی پست می گذارد؛ او حامی مادام العمر حزب دموکرات است و در مصاحبه ای با گوگل ادعا کرد جیمی کارتر « به وضوح بهترین انسانی است که در طول زندگی من رییس جمهور شده است».
بیشتر بخوانید: داستان سریال سرگذشت ندیمه
او اخیرا از باراک اوباما تمجید کرده و تلاش ها در سرکوبی رای دهندگان را قویا محکوم کرد و آن را با رفتار دموکرات های جنوب یکپارچه (لغتی که حمایت انتخاباتی ایالت های جنوبی از کاندیداهای حزب دموکرات از سال ۱۸۷۷ تا ۱۹۶۴ را نشان می دهد.) مقایسه کرد و از جمهوری خواهان هوادار حق رای در جوانیش به عنوان الگویی بسیار بهتر برای جنبش محافظه کاری یاد کرد و خصوصا اورت دیرکسن، هنری کبوت لاج جونیور، کلیفرد کیس، ویلیام اسکرنتون و بری گلدواتر مورد تمجید قرار داد.
مارتین هوادار مشتاق و مادام العمر هر دو تیم نیویورک جتس و نیویورک جاینتس است. پست های «این یک وبلاگ نیست» توسط شخصی دیگر در صفحه فیسبوک جرج آر. آر. مارتین دوباره پست می شود، اما مارتین هرگز عضوی از آن جامعه ی آنلاین یا خواننده ی پست های آن نبوده است؛ او از توییتر هم استفاده نمی کند.
مارتین وقت آزادش را به خواندن حریصانه ی موضوعات مختلف، جمع کردن مجسمه های مینیاتوری قرون وسطایی، تماشای فوتبال حرفه ای در تلویزیون (در فصلش)، خواندن و جمع آوری کتاب های علمی تخیلی، فانتزی و ترسناک و اندوختن کلکسیون بزرگی از کتاب های کامیک (مصور) که شامل نخستین چاپ «سیلور ایج» مارول از مرد عنکبوتی و چهار شگفت انگیز می شود، می گذراند.
او و همسرش، پاریس حامیان پناهگاه گرگ های وایلد اسپیریت در نیومکزیکو هستند. مارتین تحسین از گرگ ها را نه تنها در کتاب هایش بلکه در جمع آوری کمک های مالی نیز لحاظ کرده است.
مارتین در پاسخ به سوالی مربوط به دیدگاه های دینی اش، گفت: « من خود را یک کاتولیک از دین برگشته فرض می کنم. شما احتمالا مرا ملحد یا خدانشناس می دانید. من دین و معنویت را مجذوب کننده یافتم. من دوست دارم باور کنم که این پایان راه نیست و چیز بیشتری وجود دارد، اما نتوانستم بخش منطقی وجود خود را متقاعد کنم که در کل درک کند.
این همان چیزی است که تالکین از قلم انداخت – هیچ پیشوای دینی نیست، هیچ معبدی نیست؛ در حلقه ها (سه گانه ی ارباب حلقه ها) هیچ کس هیچ چیز را پرستش نمی کند.»
مجموعه رمان های جورج آر آر مارتین
بیوگرافی جرج آر آر مارتین و آثارش
جرج آر. آر. مارتین مدت ها قبل از خلق «نغمه آتش و یخ»، نویسنده ی رمان های علمی تخیلی و وحشت بود. شکست تجاری غیرمنتظره ی چهارمین کتاب مارتین، به عقیده ی خودش، حرفه ی رمان نویسی او را در آن زمان رو به نابودی کشاند.
اگرچه این کتاب که The Armageddon Rag نام داشت، نامزد دریافت جوایزی همچون «جایزه ی لوکس» و «جایزه ی بهترین داستان فانتزی جهان» شده بود، اما از نظر تجاری یک شکست کامل به حساب می آمد.
این کتاب، یکی از آثار موردعلاقه ی خود مارتین به شمار می آمد و شکست تجاری اش، آن قدر برای او ناراحت کننده بود که باعث شد مارتین کمتر و کمتر بنویسد و درنهایت به سوی نویسندگی برای تلویزیون سوق داده شود. سایر رمان های جورج آر آر مارتین به شرح ذیل می باشد:
- اژدهای یخی
- پیمان شوالیه
- شوالیه پرچینخواب
- مرگ نور
- رویای تب آلود
مجموعه ترانه یخ و آتش :
- فصل اول – بازی تاج و تخت (۳ جلدی)
- فصل دوم – نبرد پادشاهان (۲ جلدی)
- فصل سوم – طوفان شمشیرها (۲ جلدی)
- فصل چهارم – جشنی برای کلاغ ها (۲ جلدی)
- فصل پنجم – رقص با اژدها ها (۳ جلدی)
نقل قول های جرج آر آر مارتین
و اما در آخرین قسمت بیوگرافی جرج آر آر مارتین ، سایت باشعوری تلاش کرده است تا نقل قول هایی از این نویسنده معروف برای شما عزیزان به اشتراک بگذارد:
ساختارِ «ارباب حلقهها» تاثیر بسیار زیادی روی «بازی تاج و تخت» گذاشت. اگر به ساختار «ارباب حلقهها» نگاه کنید، میبینید که همهچیز از شایر در حالت محدودی آغاز میشود و به مرور بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر میشود. یاران حلقه سفرشان را به عنوان چهار هابیت شروع میکنند و بعد سر راه آراگون بهشان اضافه میشود و بعد آنها به ریوندل میرسند و افراد بیشتری بهشان میپیوندند. اگرچه آنها برای مدتی با هم هستند، اما هرچه در کتابها جلوتر میرویم، آنها از هم جدا میشوند. «بازی تاج و تخت» هم منهای دنی، از وینترفل آغاز میشود و بعد یک سری اتفاقات، کاراکترها را از هم جدا میکند و در سراسر دنیا پراکنده میکند.
من از اولش هم میدانستم که وستروس باید دارای جادو باشد، اما همزمان میدانستم که باید آن را در پسزمینه، کمرنگ و مرموز حفظ کنم. جادو مثل یکجور علم قلابی که آدم با ترکیب کردن بالِ خفاش و مقدار زیادی خون باکره به چیزی جادویی دست پیدا میکند نیست. جادو، کتاب آشپزی نیست. جادو، دانش است.
وقتی شروع به نوشتن «بازی تاج و تخت» کردم، یکی از کارهایی که کردم این بود که به کاری که تالکین با «ارباب حلقهها» کرده بود نگاه کنم و سعی کنم تا ازش درس بگیرم. یکی از بزرگترین درسها، نحوهی اجرای جادو بود. آخه، شخصا فکر میکنم که خیلی از فانتزیهای حماسی شامل مقدار بیش از اندازهای جادو هستند. در عوض سرزمین میانه سرشار از حسِ جادو است، جادو همیشه یک چیز جانبی است و از آن برای زمینهچینی داستان استفاده میشود. گندالف یک جادوگر است، اما وقتی اُرکها حمله میکنند، او به جای اینکه مثل خیلی از داستانهای دیگر، بهطور جادویی آنها را ناپدید کند، شمشیرش را میکشد و با آنها مبارزه میکند.
هر بار که من یک متن را تحویل میدادم، تهیهکنندگان میگفتند: جورج، این عالی است. اما پنج برابر بودجهی ما را نیاز دارد و از پس این بر نمیآییم.
مارتین به معنای واقعی کلمه یک درویش است. هیجانزده از شخصیت های پیچیده و زبان راسخ و گویا، و در حال انفجار از چشمانداز بهترین داستانسرایان.
مردم در جنگها کشته میشوند، مردم در جنگها زخمی و علیل میشوند. بسیاری از آنها انسان های خوبی هستند، کسانی که شما از آنها خوشتان میآید و ترجیح میدهید مرگ آنها را نبینید.