در این پست با معنی کلمه مرهم و مفهوم آن آشنا میشویم.
مرهم {م َ هََ} (ع اِ). آنچه بر جراحت نهند. معرب است یا مشتق از از رِهمه به معنای باران ضعیف.
داروی نرمی که بر زخم و جراحت میگذارند. و به لفظ بستن، کردن، زدن و نهادن مستعمل است.
هر دارویی که بر روی زخم بگذارند تا بهبود بیاید را مرهم میگویند.
مترادف مرهم: پماد، روغن، ضماد، نوشدارو، التیامبخش، دارو و بریزه.
متضاد مرهم: زخم، جراحت و..
شعر:
از درد چگونه شود به آنکس
کز سرکه نهاد و شخار مرهم
(ناصر خسرو)
دردی که مرا هست به مرهم نفروشم
ور عافیتش صرف دهی هم نفروشم
(خاقانی)
دوست بود مرهم راحت رسان
گرنه رها کن سخن ناکسان
(نظامی)
دم مزن گر مرهمی میبایدت
خسته شو گر مرهمی میبایدت
(عطار)