در این پست با معنی تجلی و مفهوم آن روبرو میشوید.
تجلی. [ ت َ ج َل ْ لی ] (ع مص) ظاهر و منکشف شدن.
مترادف تجلی: ظهور، نمود، بروز، آشکار شدن، جلوه کردن، روشن شدن، مشهود گردیدن، تابش، روشنی، فروزش و…
تجلی به عربی: مظهر
تجلی به انگلیسی: agony ، auraT ، incarnation ، appearing with glory or brightness
تجلی به ترکی (استانبولی): Tezahür
اسم: تجلی (پسرانه) (عربی)به معنای هویدا و آشکار شدن.
شعر:
شب به هم درشکند زلف چلیپایی را
صبحدم سردهد انفاس مسیحایی را
موسی دل طلب و سینه سینایی را
(شهریار)
در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
(حافظ)
تجلی سنگ را نومید نگذاشت
مترس از دورباش لن ترانی
پشیمانی ندارد بی زبانی
(صائب تبریزی)