یک عمر تو رفتی و من از راه رسیدم خورشید سفر کرد و نفهمید که ماهم ای ابر نکن! برکه ی دل مُرده ای آن زیر دل بسته به پیدا شدن گاه به گاهم «شاعر مهدی فرجی»
ادامه نوشته »بایگانی برچسب: غمگین
شعر کوتاه عاشقانه
غم، شهریاری ساخت از مردی دهاتی کاری که حالا کرده با من آرزویت در آن دل دیوانه آن دیوانگی مُرد حتی اگر یک روز برگردد به سویت عیب است عاشق باشی و اشک نریزی ای چهره ی غمگین من! کو آبرویت؟ «شاعر مهدی فرجی»
ادامه نوشته »
باشعوری پایگاه دانش عمومی و معرفی مطالب فرهنگی