در این پست با معنی الفت و مفهوم آن روبرو میشوید.
معنی الفت: انس گرفتن و دوستی، خو گرفتن به کسی، انس، همدم، سازواری، با هم آمیختن، خو، همدمی، همخویی، موالفت و…
معنی انگلیسی: frendship
در فرهنگ معین به معنا معتاد شدن، انس گرفتن و عادت کردن است.
اسم: دختر، عربی، مذهبی و قرآنی
به کسی ندارم الفت به جهانیان مگر تو
اگرم تو هم برانی، سر بی کسی سلامت!
محبت با دل غم دیده الفت بیشتر گیرد
چراغی را که دودی هست در سر زود درگیرد
چو صیدی جست صیادش ز اول سخت تر گیرد
(نظیری نیشابوری)
از بزم رفتنی که گلستان الفت است
دشنام دادنی که غزلخوان الفت است
داغ کناره اش گل دامان الفت است
گردم به باد رفته دامان الفت است
حرف تو طوطی شکرستان الفت است
خون فسرده کله جوشان الفت است؟
با این رمیدگی نگهش جان الفت است
تعبیر خوابهای پریشان الفت است
بیگانه خوی من که نگهبان الفت است
گردم به باد رفته دامان الفت است
در بزم سینه سیر چراغان الفت است
دیرینه دشمنی ز عزیزان الفت است
سوداگر قلمرو سامان الفت است
بیگانه خوی من قسمش جان الفت است
چاک دلم نشان گریبان الفت است
آیینه از غریب نوازان الفت است
(اسیر شهرستانی)