عشق و بد عهدی عاشق زهی خیال باطل
ادامه نوشته »بایگانی برچسب: هوشنگ ابتهاج
شعری از هوشنگ ابتهاج
حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست آه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست آنچنان سوخته این خاک بلاکش که دگر انتظار مددی از کرم باران نیست به وفای تو طمع …
ادامه نوشته »بگذر از دریا و راه خویش گیر
بگذر از دریا و راهِ خویش گیر شیوهِ دریادلان در پیش گیر کو حریفی همدم و همدرد نی تا بنالد جانِ غم پروردِ نی نی به خوابِ خاکیِ پیش از وجود از دمِ گرمِ تو دارد چشمِ جود هم از آن دم کز دلِ نیزار رُست در تمنایِ لب و …
ادامه نوشته »پشت این کوه بلند لب دریای کبود/ هوشنگ ابتهاج
پشت این کوه بلند لب دریای کبود دختری بود که من سخت میخواستمش و تو گویی که گالی آفریده شده بود که منش دوست بدارم پرشور و مرا دوست بدارد شیرین … و شما میدانید آه ای اخترکان خاموش! که چه خوش دل بودیم من و او مست شکر خواب …
ادامه نوشته »شعری از فریدون مشیری
بسوخت جان من این دیدهی جمال پرست ز دست رفت دل هرزهگرد حال پرست چگونه زین همه حسرت بود امید نجات مرا که هست همین چشم ِ خط و خال پرست نوازش نـَـفَـست با من است در همه حال چه میگریزی از این شاعر محال پرست …
ادامه نوشته »
باشعوری پایگاه دانش عمومی و معرفی مطالب فرهنگی