خانه / تکنولوژی / بازی و کنسول / بهترین بازی های سال ۲۰۱۹ برای پلتفرم های PS4 – Xbox – PC

بهترین بازی های سال ۲۰۱۹ برای پلتفرم های PS4 – Xbox – PC

قبل از این که با بهترین بازی های سال ۲۰۱۹ آشنا شویم باید بگویم که هر سالی که می گذرد، بازار Gaming به شدت در حال رشد بوده و خدا می داند که در سال های آتی دنیای گیمینگ ها چطور می خواهد پیش برود. در این مقاله با توجه به آمار هایی که گرفته شده، قصد داریم تا شما را با ۶ بازی برتر سال ۲۰۱۹ که مناسب برای برای پلتفرم های PS4 – Xbox – PC می باسد آشنا کنیم. پس در کلوپ باشعوری با ما همراه باشید.

بازی Kingdom Hearts 3

بازی Kingdom Hearts 3

بازی قلب پادشاهی از سری بازی های جذاب به سبک اکشن نقش آفرینی بوده که توسط اسکوئر انیکس ساخته شده است و توانسته است از بهترین بازی های سال ۲۰۱۹ شناخته شود. البته در سال ۲۰۱۹ شما با فصل سوم بازی Kingdom Hearts مواجه خواهید شد. به گفته ی گیمرها داستان بازی قلب پادشاهی ۳ بسیار پیچیده است و تعداد کاراکترهای بازی هم بیش از حد مورد انتظار است اما یه نظر می رسد که هیچ چیز جالب‌ تر از هم تیمی شدن با گوفی و کاراکترهای بی‌نظیر دیزنی که در هر دنیایی جای خودشون را باز می‌کنند نیست.

وقتی شما کارتون توی مبارزات به پایان رسید میتونین سوار یک کشتی بشین و به آسمان زل بزنین یا صورت‌های فلکی رو پیدا کنین،یا به دنبال مواد خاصی برای پخت نوعی غذا بگردید، همه دنیاها دقیقا همانطور که میخواهید با دقت و حسن نیت طراحی شده‌اند، این همان چیزی است که این عنوان را از بقیه سری جدا می‌کند و آن‌را به یکی از بهترین‌های سال ۲۰۱۹ و ماه ژانویه تبدیل می‌کند بیایید امیدوار باشیم که برای دیدن Kingdom Hearts 4 مجبور نباشیم ۱۰ سال دیگر صبر کنیم.

در این نسخه از Kingdom Hearts همراه با شخصیت سورا، وارد دنیایی می‌شویم که مملو از شخصیت‌های آشنا و دوست‌داشتنی است؛ شخصیت‌هایی از مجموعه‌ هایی مثل Toy Story گرفته تا میکی ماوس که حس و حال جالبی به بازی بخشیده‌ اند. اما در پس این ظاهر مفرح و ظاهرا شاد، Kingdom Hearts 3 یک تجربه جدی اکشن و نقش آفرینی با سیستم مبارزات جذاب و المان‌هایی چون ارتقای شخصیت است و البته مثل خیلی از بازی‌های ژاپنی، محتوای غنی هم دارد و می‌تواند ساعت‌های طولانی بازیکنان را سرگرم نگه دارد.

بازی Resident Evil 2 Remake

بازی Resident Evil 2 Remake

بازی Resident Evil 2 Remake نمونه‌ی بارزی از بازآفرینی یک اثر کلاسیک به سبک و سیاق امروزی در عین وفاداری به المن‌های ریشه‌ای است. ریشه‌هایی که به واسطه‌ی قدرت پردازشی و سخت‌افزار بهتر از گذشته، در کنار تجربیات بالای سازندگان و تصفیه المان‌ها و ویژگی‌های بازی‌های قبلی، بسیار قدرتمند ظاهر شده‌اند.

واقع‌ گرایی استفاده از سلاح‌های بازی و سختی شلیک به دشمن‌ها در کنار وجود المان‌های نوستالژی مانند صندوقچه و دستگاه تایپ و هرب‌های بازیابی سلامتی و صد البته، ایستراگ‌های جذاب، همه و همه گیمر را بین گذشته و حال گیر می‌اندازد و کابوسی که به مخاطب القا می‌‌شود، اثری خلق کرده که به راحتی می‌تواند سنگ بنای سفت و محکمی برای آینده‌ی مجموعه، به خصوص Resident Evil 8 باشد.

سری Resident Evil را می‌توان یکی از عناوین مهم در صنعت بازی‌‌های ویدئویی به شمار آورد. بازی که البته ایده‌ی اولیه‌ی آن از عنوانی با نام Sweet Home گرفته شد؛ عنوانی که توسط کپکام در سال ۱۹۸۹ به بازار عرضه شد و به نوعی می‌توان آن را آغازگر سبک ترس و بقا به شمار آورد.

این عنوان دوباره ساخته شده (Remake) همان چیزی که باعث می‌شد نسخه اصلی جذاب باشه با خودش به همراه دارد، شما را در یک اتاق کوچک با تعداد زیادی هیولا و زامبی تنها می‌گذارد و البته هیچ وقت هم تعداد کافی گلوله به شما نمی‌دهد.

موضوع وقتی جالب تر می‌شود که یک غول بسیار قدرتمند هم به دنبال شما می‌گردد و اگر زیادی سریع حرکت کنید او صدای شما را خواهد شنید پس حق ندارید با سرعت فرار کنید وگرنه اوضاع از وضع موجود هم خراب تر خواهد شد شرایطی که حتی موقع خواندن این مطلب هم کمی دلهره آور است.

حال همه این اتفاقات را با یک گرافیک بسیار نزدیک به واقعیت، یک موسیقی دلهره آور و صداهای وحشتناک جمع کنید، تا متوجه شوید که یک بازی می‌تواند از آن چیزی که فکر می‌کنید ترسناک‌تر باشد، پس اگر بازی Resident Evil 2 Remake را به عنوان بهترین بازی ماه ژانویه انتخاب کرده‌ایم دلایل خوبی برایش وجود دارد که باید آن‌هارا تجربه کنید تا درک کنید.

بازی Metro Exodus

بازی Metro Exodus

زمانی که فایل راهنمای نقد از طرف ناشر به دستمان رسید؛ سازنده در توضیحات، تجربه داستانی بازی Metro Exodus را حماسی توصیف کرده بود. به نسبت دو نسخه‌ قبل، داستان چندان هم حماسی نیست؛ چرا که به جز ابتدا، حالا مقیاسی کوچک‌تر را شامل می‌شود و در بیشتر بخش‌ها بر روایتی شخصی متمرکز شده است. این بار نه جهان در خطر است، نه باید جان چندین هزار نفر را نجات داد. شما هستید و گروه کوچک‌تان و سفری ۸ هزار کیلومتری در قلب مسکو، در قلب فاجعه اتمی. شاید همین شخصی شدن داستان، برای بسیاری Exodus را در این بخش در حد واندازه‌های قبل نشان ندهد‌.

بگذریم از این‌که ماهیت پیشروی در بازی، سازنده را مجاب کرده تا مهم‌ترین اتفاق داستان و نقطه‌ی عطف سه‌گانه را خیلی زود، در اوایل بازی توضیح دهد. اینجاست که قصه‌ی دنبال کردن یک رویا که در ابتدا مک‌گافینی برای پیشبرد روایت به نظر می‌رسد، در جای تمرکز اصلی داستان باقی می‌ماند و پلات از مرزهای این مفهوم تجاوز نمی‌کند.

سه پیچش داستانی مهم در Exodus در نظر گرفته شده که هرکدام در راس قوس‌های داستانی بازی هستند. با این‌که جذاب‌ترین رویداد بازی همان اوایل داستان است، اما کم‌کم و در اواسط کمپین، داستان جهت‌گیری سیاسی و توطئه دارد، عناصری در روایت که گلوخوفسکی در نوشتن‌شان استاد است. همین عدم حضور درون مایه‌های رازآلود در یک سوم‌ پایانی، کمی اواخر داستان را کلیشه‌ ای جلوه می‌دهد. اوایل بازی یک سوال مطرح می‌شود، این‌ که آیا زندگی بیرون از تونل‌ های مترو نیز وجود دارد یا خیر. این سوال با تئوری‌های توطئه‌اش آن قدری برای اهالی مترو و مخاطب Exodus جذاب است که برای همه‌ی اهالی کره خاکی، پاسخ به این سوال که آیا زندگی فرازمینی وجود دارد یا خیر، جذاب است.

پس از پاسخ به این سوال، Exodus بخش زیادی از جذابیت‌های روایی خود را از دست می‌دهد، تا حدی که نیمه دوم غنای داستانی لازم را ندارد. البته غنایی که از آن صحبت می‌شود، در مقایسه با استانداردهایی است که خود مترو در نسخه‌های قبل به آن‌ها دست یافته، وگرنه همچنان بخش پایانی Exodus در مقایسه با باقی شوترها، قابل احترام و جذاب است.

در بحث کیفیت داستانی Exodus نباید این نکته را از یاد برد که محور اصلی داستان سری، یعنی دارک وان‌ها در بازی وجود ندارند و در کمال تعجب، شخصیت پرداخت شده‌ای چون «خان» هم از داستان کنار رفته است! حذف این دو فاکتور مهم، رمز و راز داستان را کاهش داده و از لذت دنبال کردن و درگیری با آن، کاسته است. مضاف بر این‌که بین اتفاقات مهم داستان، گاها فاصله زیادی می‌افتد و دلیل آن بزرگ شدن بیش از حد محیط‌هاست.

بازی Devli May Cry 5

بازی Devli May Cry 5

سال‌ ها بود که طرفداران سری محبوب Devil May Cry انتظار ساخت نسخه‌ ای جدید که ارتباط مستقیمی با داستان اصلی داشته باشد را می‌کشیدند و این انتظار فقط مخصوص آن‌ ها نبود. به طور کلی افرادی که به سبک HnS علاقه دارند، مدت‌هاست که از داشتن عنوانی برجسته در این سبک محرومند و در سال‌ های اخیر، به ندرت شاهد عرضه یک اثر با کیفیت در این سبک بودیم.

چند ماه پیش کمپانی «کپکام»، با معرفی بازی Devil May Cry 5 و بازگشت مجدد شخصیت‌های اصلی، طرفداران سری را به آرزوی خود رسانید. باید دید آیا این سری دوباره می‌تواند خود را به عنوان یکی از سرآمدان سبک HnS معرفی کند یا خیر. برای پاسخ به ااین سوال باید بگوییم که بله، این بازی همچنان جزو بهترین بازی های سال ۲۰۱۹ شناخته شده است.

بازی به شکل غیر منتظره‌ای آغاز می‌شود، در اولین صحنه ما «دانته» و دوستانش «لیدی» و «تریش» را می‌بینیم که در حال شکست خوردن از یک اهریمن غول‌ پیکر هستند! سپس «نیرو» و شخصیت جدید سری، V، به کمک آن‌ها می‌آیند ولی تغییری در ماجرا پیش نیامده و آن‌ها توان مقابله با قدرت آن موجود که با نام Urizen شناخته می‌شود را ندارند.

دانته به همراه لیدی و تریش به دام Urizen می‌افتند و نیرو با کمک V موفق می‌شود از مهلکه بگریزد. بعد از آن سیری از وقایع اتفاق می‌افتد، درختی اهریمنی شروع به رشد پیدا کرده و هیولاها به مردم شهر Redgrave City که محل وقوع داستان است، حمله‌ور می‌شوند و نیرو به مقابله با آن‌ها می‌پردازد.

بازی The Division 2

بازی The Division 2

بازی The Division در سال ۲۰۱۶ و با یک سری ایده جذاب منتشر شد و درحالی که خیلی‌ها را به خاطر نمایش‌هایش، وعده‌هایش و از حق نگذریم سطح توجه به جزئیاتش هیجان‌زده کرده بود، درنهایت با چند دست‌انداز سخت درست در اوایل پیست مواجه شد. گویی یک روند روتین سنتی برای یوبی‌سافت و عناوین اورجینال آن‌ها که پر هستند از ایده‌های بکر و خلاقانه، ولی در زمان اجرا معیوب و خسته‌کننده، اینجا هم می‌رود تا تکرار شود.

بازی اول دیویژن البته هرگز در آن حد و اندازه‌ ها هم به ایده‌های جذابش بی‌مهری نکرد، ولی نتیجه تفاضل انتظارات و تجربه خود بازی، آنچنان هم به نفع طرفداران نبود. پس دیویژن ۱ چند مرحله از بسیاری از IP های اورجینال و ضعیف یوبی‌سافت جلوتر بود و خصوصا ماهیت Game as Service بودن آن، اجازه تکامل تدریجی را به آن می‌داد. دیویژن ۱ الآن در جایی قرار گرفته که اگر بازیکنان قدیمی دست شسته از آن مجددا به بازی برگردند، با سورپرایزهای زیادی مواجه می‌شوند.

نکته اساسی هم همینجاست؛ ما با یک تیم سازندگانی مواجه نیستیم که یک بازی بسازند و رسما تا بازی بعدی به استراحت بروند. پس بازی بعدی آن‌ها، پس جدیدترین ایده‌های آن‌ها، کاملا متصل به تکامل‌یافته‌ترین حالت از بازی اورجینال است. اجازه دهید خیال‌تان را راحت کنم، The Division 2 حرفه‌ای ترین شوتر سوم شخصی است که تا این لحظه می‌توان بازی کرد.

بازی Mortal Kombat 11

بازی Mortal Kombat 11

داستان بازی Mortal Kombat 11 از شکنجه شدن Shinnok توسط Raiden آغاز می‌شود و همه چیز طبق روال عادی در حال انجام است. اما در این سکانس سروکله شخصیت منفی جدید بازی یعنی Chronica پیدا شده و قدرت دستکاری زمان را در دست می‌گیرد. این شخصیت تازه وارد با به هم ریختن چرخه زمانی باعث ایجاد مبارزاتی بین دو کاراکتر یکسان از بازه‌های زمانی مختلف خواهد شد و تجربه‌ای جالب و جدید را ارائه می‌کند.

با اینکه این ایده داستانی در ابتدا بسیار جالب بنظر می‌رسد و حتی تا ساعت اولیه خود حرف‌هایی برای گفتن دارد، اما اندک اندک روندی تکراری و خسته کننده‌ای به خود گرفته و تا حدودی ناامید کننده به نظر می‌رسد.

از دیگر ویژگی‌های مثبتی که Mortal Kombat 11 دارد می‌توان به سرور های عالی آن اشاره نمود و دیگر شاهد سرورهای ضعیف نسخه X نخواهیم بود که در حقیقت به همین دلیل است، جزء بهترین بازی های سال ۲۰۱۹ شناخته شده است. خوشبختانه این سرورها حتی به کاربران ایرانی با سرعت اینترنت معمولی اجازه می‌دهد تا به سهولت بتوانند یک مبارزه آنلاین را تجربه کنند.

به علاوه سیستمی شبیه به Matchmaking در این بازی وجود دارد که حتی اگر بازیکنی شخصیت خود را از طریق بخش شخصی سازی ارتقاء داده باشد، در بخش آنلاین قدرتی بالانس با حریفش خواهد داشت. از طرفی دیگر بخشی به نام تورنمنت در بازی قرار داده شده تا بیش از پیش شایعه حضور MK11 در eSport داغ‌ تر شود.

اشتراک گذاری:

همچنین ببینید

چگونه بک گراند ویندوز 10 را عوض کنیم

آموزش تغییر تصویر زمینه دسکتاپ ویندوز ۱۰ کمتر از ۲ دقیقه

آموزش تغییر تصویر زمینه دسکتاپ ویندوز ۱۰ همراه با تصاویر قدم به قدم اصلا صفحه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *